جدول جو
جدول جو

معنی حره عباد - جستجوی لغت در جدول جو

حره عباد(حَرْ رَ یِ عَبْبا)
موضعی در سفلای مدینه. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَرْ رَ یِ قُ)
موضعی در قبلی مدینه. و ذکر آن در حدیث آمده است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ)
آنجا که امنیت و آسایش برقرار است. و کنایت از خانه کعبه است:
خرم دلی که در حرم آباد امن عیش
حق را به خوان لطف و کرم میهمان شود.
سعدی.
رجوع به آبادشود
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ)
دهی است از دهستان سامن شهرستان ملایر، در پنج هزارگزی باختر شهر ملایر در کنار راه جنوبی ملایر به بروجرد. جلگه و معتدل است. 1056 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه حرم آباد و محصولات آن غلات و صیفی و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قُ)
دهی جزء دهستان افشاریۀ ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران واقع در 30 هزارگزی باختر کرج و 9 هزارگزی راه شوسۀ کرج به قزوین. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 162 تن. آب آن از قنات و رود خانه کردان و محصول آن غلات، بنشن، صیفی، چغندرقند، لبنیات و مختصر انگور. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد، و از طریق نیکی امام ماشین میرود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ عَبْ با)
دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند. واقع در 52هزارگزی شمال باختری درمیان 10هزارگزی شمال راه عمومی بیرجند به درح، با 284 تن سکنه آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی است از دهستان ایرج بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 93هزارگزی خاور اردکان و 6هزارگزی راه شوسۀ شیراز به بوشهر، با 344 تن سکنه. آب آن از چاه و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران 7)
لغت نامه دهخدا